کرامتی از حاج محد اسماعیل دولابی(رحمه الله علیه)
دو تن از اولیاء خدا (خوبان روزگار)بالای قبرحاج محمد اسمائیل دولابی(رحمه الله علیه) نشسته بودند و برای روح ایشون در حال خواندن یاسین و الرحمن بودند، پیر زنی وارد شد و رفت در کنج اون حجره ای که قبر حاجی هست و شروع کرد به خواندن فاتحه و گریه کردن.
یکی از این دو خوب فرمودند:
این زن فکر می کند ان قبری که برایش فاتحه میخواند قبر آشیخ اسمائیل دولابی است
در حالی که سواد ندارد که بخواند قبر آشیخ کجاست
همین الان روح آشیخ اسمائیل دولابی را دیدم که فرمودند:
این زن برای پسرش فرزند پسر می خواهد
به او بگویید سال بعد میلاد آقا ابوالفضل العباس(علیه السلام) انشاء الله به فرزند او خداوند فرزندی عطا خواهد کرد.
رفتم و به ان زن گفتم که قبر شیخ اسمائیل انجا نیست وسط اتاقه و اگه برای پسرت
پسر می خواهی سال بعد میلاد آقا ابوالفضل العباس (علیه السلام)بهت میدن.
صدق و کذب این حرف را کسی می فهمه که روز میلاد آقا ابوالفضل العباس(علیه السلام)بیاد در حرم کریمه اهل البیت (سلام اللخ علیها)پیش قبر آشیخ اسمائیل دولابی بشینه و ببینه اون پیر زن و پسرش و نوه 4 یا 5 ساله اش میان و شیرینی و شکلات پخش می کنند._سوم و چهارم شعبان
.: Weblog Themes By Pichak :.