رابطه قلب و عقل
از همنشینی و جانشینی چند آیه بهخوبی رابطه بین عقل و قلب روشن میشود که این دو لایه معنایی یک حقیقت هستند و جنگی که قرنها بین عقل قلب یا عقل و عشق راه انداختهاند بیاساس است و از معارف قرآن و اهلبیت نیست. این مطلب یکی از معظلات مباحثِ معرفتشناسی، انسانشناسی، عرفانی و... را روشن میکند. در چند آیه از قرآن میفرماید: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها»(اعراف:179). که این آیه در قالب توبیخ عدم «تفقه» را به قلب استناد میدهد و در آیه «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا»(حج:46) باز در قالب توبیخ عدم «تعقل» را به قلب نسبت میدهد. که طبق قاعده تقابل تفقه و تعقل در قلب(روح) بهواسطه عقل انجام میگیرد. در این زمینه روایتی شیخ صدوق از امیرمؤمنان(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکنند: که وقتی عقل در قلب هر انسانی متولد میشود و به مرحله بلوغ میرسد، نوری در قلب انسان وارد میشود که بهواسطه آن واجب و مستحب، خوب و بد و... را میفهمد. که مَثَل عقل در قلب، مَثَل چراغ است در وسط خانه: «أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِی الْقَلْبِ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی وَسَطِ الْبَیْتِ»(ابن بابویه، محمد بن على، 1385، ج1، ص 98).
ملاصالح مازندرانی درباره این حدیث مینویسد: این حدیث اشراق عقل بر نفس، تسلط عقل بر نفس و اتصال عقل به نفس را بیان میکند. که در روایت دیگری از رسول خدا(ص) نقل شده که: «الْعَقْلُ نُورٌ فِی الْقَلْبِ یُفَرَّقُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ»(دیلمى، 1412ق، ج1، ص198). باز عقل را نوری میدانند در قلب نه مقابل آن. در نقل دیگری آمده: رُوِیَ عَنْهُ (ص) أَنَّهُ قَالَ: «الْعَقْلُ نُورٌ خَلَقَهُ اللَّهُ لِلْإِنْسَانِ وَ جَعَلَهُ یُضِیءُ عَلَى الْقَلْبِ لِیَعْرِفَ بِهِ الْفَرْقَ بَیْنَ الْمُشَاهَدَاتِ مِنَ الْمَغِیبَات»(ابن أبیجمهور، 1405 ق، ج1، ص248)؛ خداوند عقل را نوری آفریده که به قلب(یعنی روح انسان) نور می دهد. و در حدیث دیگری از ابیجمیله نقل شده که«الْعَقْلُ مَسْکَنُهُ فِی الْقَلْبِ»( کلینى، 1407 ق، 8: 190.)؛ محل سکونت و استقرار عقل قلب است.
حال که اینهمانی قلب با نفس(یا روح) و قلب با عقل مشخص شد و معلوم شد که گاهی برای نفس انسان، واژه قلب، گاهی فؤاد و گاهی لبّ و... بهکار میرود و گاهی این قلب با اشراق و نور عقل روشن میشود که به اعتبار حالّ و محل یا ظرف و مظروف، عقل خوانده میشود و جایگاه عقل، تعقل و تفقه نسبت به قلب روشن شد، در ادامه به مؤلفههای معنایی خاص «فؤاد» میپردازیم که آنرا نشاندار و دارای مفهومی خاص غیر از قلب میکند.برای دنبال کردن بقیه مطالب و کل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید.
http://nrgs.ui.ac.ir/article_21128.html
.: Weblog Themes By Pichak :.