کتاب حقیقت ایمان، اسلام و کفر
کتاب «حقیقت ایمان، اسلام و کفر» تأملی نقدگونه است بر نظریه «علمای ابرار» که توسط محسن کدیور و مدرسی طباطبایی در کتاب «مکتب در فرایند تکامل» پر رنگ شده است؛ چرا که بحث ایمانشناسی و چیستی اسلام و کفر از مباحث مهم روز و زیربنای دیگر علوم انسانی و اسلامی است و مبنای سیاستهای داخلی و خارجی برخی احزاب قرار گرفته است و تحدید و تعریف این مقولات، در قالب کتاب و مقالات علمی بایسته بلکه لازم است. و منجر به انتخاب دین داری حداقلی یا حداکثری و... در افراد، خانواده ها، اجتماع و روابط بین الملل می شود.
همزمان با کار پژوهش در آراء و اندیشههای کلامی شهید ثانی، رسالهای جلب توجه نمود به نام «حقایقالایمان» یا «تحقیقالایمان و الاسلام» یا «حقیقةالایمان و الاسلام»، که ترجمه و تعلیقه های لازم بر آن زده شد. این کتاب حاوی بحثها و تحقیقات غنی و سرشاری درباره مفهوم «ایمان، اسلام و کفر» و ردّ برخی از شبهات در اینباره است. در پایان این کتاب، مبحثی در اصول دین با تفصیل زیادتری آمده است.
این اثر بارها به نام شهید ثانی به چاپ رسیده است (که یکی از ادله مدرسی طباطبایی و کدیور این کتاب است) ولی با تحقیقات انجام شده(توسط رضا مختاری) این انتساب صحیح نمیباشد.
این کتاب را می توانید از:
1. نمایندگیهای بوستان کتاب در سراسر کشور(قم، اصفهان، مشهد، مازندران و...)
2. کتابسرای حکمت واقع در اصفهان. چهار باغ پایین - روبروی تربیت بدنی
تهیه بفرمایید.
ضعف مرتبه وجود آثار و نشانههایی دارد که بوسیله آنها میتوان معلولیت موجودی را شناخت
و از جمله آنها «محدودیت زمانی»، «محدودیت مکانی»، «محدودیت آثار»، «تغییرپذیری»، «حرکت پذیری» و «فناپذیری» را میتوان به شمار آورد.
1. محدودیت زمانی؛
2. محدودیت مکانی؛
3. محدودیت آثار؛
4. تغییرپذیری؛
5. حرکت پذیری؛
6. فناپذیری.
از نشانههای کل این عالم است پس نظریه بیگ بنگ (big bang) و امثال آن موجب انکار خدا نمیگردد؛ چرا که هم ماده چگال اولیه معلول است، هم انفجار فرضی رخ داده، معلول است و هردو احتیاج به علت دارند و هم نظمی که بعد از انفجار ایجاد شده محتاج ناظم است
رابطه قلب و عقل
از همنشینی و جانشینی چند آیه بهخوبی رابطه بین عقل و قلب روشن میشود که این دو لایه معنایی یک حقیقت هستند و جنگی که قرنها بین عقل قلب یا عقل و عشق راه انداختهاند بیاساس است و از معارف قرآن و اهلبیت نیست. این مطلب یکی از معظلات مباحثِ معرفتشناسی، انسانشناسی، عرفانی و... را روشن میکند. در چند آیه از قرآن میفرماید: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها»(اعراف:179). که این آیه در قالب توبیخ عدم «تفقه» را به قلب استناد میدهد و در آیه «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا»(حج:46) باز در قالب توبیخ عدم «تعقل» را به قلب نسبت میدهد. که طبق قاعده تقابل تفقه و تعقل در قلب(روح) بهواسطه عقل انجام میگیرد. در این زمینه روایتی شیخ صدوق از امیرمؤمنان(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکنند: که وقتی عقل در قلب هر انسانی متولد میشود و به مرحله بلوغ میرسد، نوری در قلب انسان وارد میشود که بهواسطه آن واجب و مستحب، خوب و بد و... را میفهمد. که مَثَل عقل در قلب، مَثَل چراغ است در وسط خانه: «أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِی الْقَلْبِ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی وَسَطِ الْبَیْتِ»(ابن بابویه، محمد بن على، 1385، ج1، ص 98).
ملاصالح مازندرانی درباره این حدیث مینویسد: این حدیث اشراق عقل بر نفس، تسلط عقل بر نفس و اتصال عقل به نفس را بیان میکند. که در روایت دیگری از رسول خدا(ص) نقل شده که: «الْعَقْلُ نُورٌ فِی الْقَلْبِ یُفَرَّقُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ»(دیلمى، 1412ق، ج1، ص198). باز عقل را نوری میدانند در قلب نه مقابل آن. در نقل دیگری آمده: رُوِیَ عَنْهُ (ص) أَنَّهُ قَالَ: «الْعَقْلُ نُورٌ خَلَقَهُ اللَّهُ لِلْإِنْسَانِ وَ جَعَلَهُ یُضِیءُ عَلَى الْقَلْبِ لِیَعْرِفَ بِهِ الْفَرْقَ بَیْنَ الْمُشَاهَدَاتِ مِنَ الْمَغِیبَات»(ابن أبیجمهور، 1405 ق، ج1، ص248)؛ خداوند عقل را نوری آفریده که به قلب(یعنی روح انسان) نور می دهد. و در حدیث دیگری از ابیجمیله نقل شده که«الْعَقْلُ مَسْکَنُهُ فِی الْقَلْبِ»( کلینى، 1407 ق، 8: 190.)؛ محل سکونت و استقرار عقل قلب است.
حال که اینهمانی قلب با نفس(یا روح) و قلب با عقل مشخص شد و معلوم شد که گاهی برای نفس انسان، واژه قلب، گاهی فؤاد و گاهی لبّ و... بهکار میرود و گاهی این قلب با اشراق و نور عقل روشن میشود که به اعتبار حالّ و محل یا ظرف و مظروف، عقل خوانده میشود و جایگاه عقل، تعقل و تفقه نسبت به قلب روشن شد، در ادامه به مؤلفههای معنایی خاص «فؤاد» میپردازیم که آنرا نشاندار و دارای مفهومی خاص غیر از قلب میکند.برای دنبال کردن بقیه مطالب و کل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید.
http://nrgs.ui.ac.ir/article_21128.html
معارف قرآنی دارای سه بخش مبدأ شناسی، معادشناسی و رسالت شناسی است و کلام منسوب به حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز که فرمودند: «رحم الله امرأً علم من أیْن وفى أیْن وإلی أین» ناظر به شناخت همین اصول سه گانه است. سوره مبارکه فاتحة الکتاب نیز مشتمل بر معرفتهای یاد شده است؛ زیرا بخش آغازین آن مربوط به مبدأ و ربوبیت مطلق او بر عوالم هستی و همچنین صفات جمالی او مانند رحمت مطلق و رحمت خاصّ است و بخش میانی آن (مالک یوم الدین) ناظر به معاد و ظهور مالکیت مطلقه خدای سبحان در قیامت است و بخش پایانی آن که سخن از حصر عبادت و استعانت در خدای سبحان و طلب هدایت به صراط مستقیم دارد (إیّاک نعبد... ولا الضالّین)، مربوط به هدایت و ضلالت در سیر از مبدأ تا معاد است و مدار و محور آن مسئله وحی و رسالت است. پس اصول معارف قرآنی در این سوره ترسیم شده است.
حکیم متألّه و مفسر ژرف اندیش، صدرالمتألهین شیرازی درباره این سوره مبارکه میگوید:
نسبت سوره فاتحه به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان کوچک) به جهان (انسان بزرگ) است و هیچ یک از سور قرآنی در جامعیّت
همتای این سوره نیست. کسی که نتواند از سوره مبارکه فاتحه بخش عمدهای از اسرار علوم الهی و معالم ربّانی (مبدأشناسی، معادشناسی، علم النفس و...) را استنباط کند، عالم ربّانی نیست و به تفسیر این سوره، آن گونه که باید، راه نیافته است.[تسنیم، جلد 1 - صفحه 260]
ذکری برای گشایش کارها و ازدواج
عُدَّةُ الدَّاعِی، رُوِیَ أَنَّ أَبَا الْقَمْقَامِ أَتَى أَبَا الْحَسَنِ ع وَ کَانَ رَجُلًا مُحَارَفاً فَشَکَا إِلَیْهِ حِرْفَتَهُ وَ أَنَّهُ لَا یَتَوَجَّهُ فِی حَاجَةٍ فَتُقْضَى لَهُ
فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع قُلْ فِی دُبُرِ الْفَجْرِ «سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ» عَشْرَ مَرَّاتٍ.
قالَ أَبُو الْقَمْقَامِ فَلَزِمْتُ ذَلِکَ فَوَ اللَّهِ مَا لَبِثْتُ إِلَّا قَلِیلًا حَتَّى وَرَدَ عَلَیَّ قَوْمٌ مِنَ الْبَادِیَةِ فَأَخْبَرُونِی أَنَّ رَجُلًا مِنْ قَوْمِی مَاتَ وَ لَمْ یُعْرَفْ لَهُ وَارِثٌ غَیْرِی فَانْطَلَقْتُ وَ قَبَضْتُ مِیرَاثَهُ وَ لَمْ أَزَلْ مُسْتَغْنِیاً.
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج83، ص: 131
بعد نماز صبح هر روز ده مرتبه تا برآورده شدن حاجت یا رفع مشکل:
«سُبْحَانَ اللهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ»
.: Weblog Themes By Pichak :.